شب تا سحر یکریز صحرا گریه می کرد
شب تا سحر یکریز صحرا گریه می کرد
پیش از طلوع صبح فردا گریه می کرد
تقدیر می خواهد دلش فردا نیاید ...
عالم برای چه سرا پا گریه می کرد ...؟!
فردا چه روزی است در تاریخ عالم ...
یحیی (س)برایش پیش تر ها گریه می کرد
درآسمان خورشید دیگر خواهد آمد ....
مهتاب اما روی (نی) را گریه می کرد
آخر چرا قابیلیان شمشیر بستید ...؟!
وقتی بدون شک... اهوارا گریه می کرد
دیگر چه می خواهید ای نامرد ...مردم
دنیا نمی بینید آیا گریه می کرد ...؟
دل پاره کرد از دستتان کوه و در و دشت ...
تیغ از تمامی ِ زوایا گریه می کرد
سر از نجیب قبله ی ایمان بریدید ...
وقتی که خنجر بی محابا گریه می کرد
شب با وجود زخم های بس عمیقش ...
باید ورق می خورد اما گریه می کرد
یجی بن زکریا از پیامبران الهی که شبیه امام حسین (ع) سرشان بریده شد و از واقعه کربلا خبر داشت
سيد مهدي نژادهاشمي
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و دوم آبان ۱۳۹۲ ساعت توسط سنگ صبور
|