دریای درد کیست که در چاه می رود

اين جزر و مد چيست كه تا ماه مي رود؟
درياي درد كيست كه در چاه مي رود؟


اين سان كه چرخ مي گذرد بر مدار شوم
بيم خسوف و تيرگي ماه مي رود


گويي كه چرخ بوي خطر را شنيده است
يك لحظه مكث كرده، به اكراه مي رود


آبستن عزاي عظيمي است، كاين چنين
آسيمه سر نسيم سحرگاه مي رود


امشب فرو فتاده مگر ماه از آسمان
يا آفتاب روي زمين راه مي رود؟


در كوچه هاي كوفه صداي عبور كيست؟
گويا دلي به مقصد دلخواه مي رود


دارد سر شكافتن فرق آفتاب
آن سايه اي كه در دل شب راه مي رود

قیصر امین پور

پاییز

شنبه "غروب پاییز

روزکلاس تاریخ

کیف وقلم با فریاد:

((یادت بخیر کجایی دلتنگ مملو از یاد؟))

صفحه اول درس. "کتاب جغرافیا

نقشه دیدن تو اما به شکل رویا

اول زنگ انشا

موضوع به رسم هر روز

نامه نوشتن به تو چند خط به عشق فردا

فردا کلاس فارسی

رویای ناب شاعر

پنجره ها با فریاد:

((غصه نخور هم نفس روزی که رفت نمیاد))

((م-ساحل))